معنی گیاه علف جارو

حل جدول

گیاه علف جارو

شیح


علف جارو

خلنگ، درمنه

خلنگ

درمنه


علف و گیاه

واش


گیاه علف جاروب

درمنه، خلنگ، کالونا

فرهنگ فارسی هوشیار

علف جارو

علف جاروب: خلنگ کخج


جارو کشیدن

جارو کردن.

واژه پیشنهادی

گویش مازندرانی

جارو

جارو، نهر


علف

علف سبزه

فرهنگ معین

جارو

(اِمر.) = جاروب: وسیله ای برای رُفتن خاک و خاشاک که از گیاه مخصوص جارو درست کنند.،~ برقی دستگاهی برقی دارای صفحه برس و لوله ای بلند و محفظه خالی که خاک و خاشاک را درون خود می مکد.

فرهنگ عمید

علف

آنچه چهارپایان می‌خورند، خوراک چهارپایان، گیاه، گیاه ‌سبز،
* علف ‌خرس: [عامیانه، مجاز] ویژگی چیز بی‌ارزشی که به راحتی به دست می‌آید،
* علف گربه: (زیست‌شناسی) = سنبل‌الطیب

لغت نامه دهخدا

چوب جارو

چوب جارو. (اِ مرکب) هر یک از ساقه های گیاه جارو که برای روفتن بهم دسته کنند.


دسته جارو

دسته جارو. [دَ ت َ / ت ِ] (اِ مرکب) چوبی استوانه شکل به درازی گزی و نیم که در میان ساقه های خارهای فراهم آمده یا مجموعه ٔ گیاه جارو فروبرند. دستینه ٔ جارو.

معادل ابجد

گیاه علف جارو

426

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری